خلیل علیمحمدزاده؛ رئیس اندیشکده سلامت جمعیت و خانواده
توقف نرخ کاهشی باروری و حتی رشد هر چند کم آن، افق روشنی است، اما بخش کوچکی از پازل قانون جوانی جمعیت به شمار میرود و نیازمند اقدامات جدیتری برای افزایش نرخ باروری و زاد و ولد در کشور هستیم. آنچه درباره افزایش نرخ باروری از سوی وزارت بهداشت عنوان میشود، بیشتر درباره فرزندان سوم و چهارم است و اگر در سالهای بعد هم استمرار داشته باشد، میتوان بهعنوان یک نمونه موفق از آن نام برد. در چند سال گذشته نرخ تولدها بهصورت سالانه کاهش پیدا کرده و این عدد در 7سال اخیر حدود 35درصد بوده است.
سال 95حدود 1.5میلیون تولد ثبت شده و این عدد در 1401به یک میلیون و 100هزار تولد رسیده است. به همین دلیل ضرورت دارد با اجرای درست قانون جوانی جمعیت، ریزش قابل توجه این آمارها را جبران کرد، چون همین آمارها هستند که وضعیت کشور را نشان میدهند و نباید دلخوش به تکانی کوچک در یکسال اخیر باشیم. مسائل جمعیتی چند وجهی و چند عاملی است. بخش بزرگ آن هم 12میلیون جوانی هستند که در سن ازدواج قرار دارند اما به دلایل مختلف ازدواج نکردهاند. البته ازدواج هم که صورت بگیرد، تأخیر در فرزندآوری سوی دیگر مسائل جمعیتی است. در حال حاضر نخستین فرزند در خانواده ایرانی 4.3سال بعد از ازدواج متولد میشود، درحالیکه مطلوب آن 2.5سال پس از تشکیل خانواده است. بین فرزندان اول و دوم هم بیش از 5.5سال فاصله است و در اینباره هم باید به عدد 2.5سال برسیم. نرخ باروری 1.66فرزند برای هر مادر هم بهمعنای آن است که ما در منطقه خطر قرار داریم و این عدد برای حد جایگزینی در کشور در حال پیشرفتی مثل ایران باید حداقل به 2.5فرزند برای هر مادر برسد.
باید توجه کنیم که موتور محرکه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و رسیدن به نرخ استاندارد باروری، بخش فرهنگی آن است و باید تبلیغات درست و هنرمندانه در اینباره انجام شود. از سوی دیگر در بخشهای مختلف جامعه بهویژه حوزه و دانشگاه این مسئله در ابعاد مختلف شکافته و بهگونهای مطرح شود که اقناع نخبگان را در پی داشته باشد. برای اینکه جامعه از آن آینده هولناک سالمندی خارج شود، نیازمند ورود نخبگان هستیم و اینکه اهمیت این موضوع را برای بخشهای مختلف جامعه تفهیم کنند. از سوی دیگر در اینباره ضرورت دارد گفتمان عمومی هم اتفاق بیفتد. مردم در حوزه جمعیت، اعم از باسواد و کمسواد نظرات مختلفی دارند و به این نظرات باید توجه شود. دولت سیزدهم و دولتهای پس از آن باید خانوادهمحور عمل کنند. خانمها باید در جامعه کرامت داشته باشند و ازدواج و فرزندآوری آنها مورد توجه قرار بگیرد. در دانشگاهها، خوابگاههای متاهلین و در ادارات، مهدهای کودک باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. در جامعه هم سراهای محله و اماکنی که در اختیار شهرداریها است باید به انواع و اقسام لوازم تفریحی و پرورش فکری کودکان تجهیز شوند.
راه دیگر هم این است که هزینههای تربیت فرزند اعم از مهدکودک، مدرسه و مهارتآموزی کمتر شود و خانوادهها درک کنند که فرزندآوری و فرزندپروری در دولتها اهمیت دارد. مسائل معیشتی هم اهمیت ویژهای دارند، بهویژه اینکه در دوره پنجره جمعیتی هستیم و 18سال از آن گذشته و در 22سال باقیمانده باید به جوانها و میانسالها اهمیت داده شود، تا بعد از تحصیلات عالی، شرایط ازدواج، مسکن و اشتغال داشته باشند. اگر این اتفاق رخ دهد میتوان نسبت به تداوم رشد این نرخ باروری امیدوار بود و از خطرات جمعیتی و پیر شدن نگرانکننده کشور به سلامتی عبور کرد.
نظر شما